مرکز مالی ایران با ترکیب سهامداری بورسهای کشور و شرکت سپردهگذاری مرکزی اوراق بهادار و تسویه وجوه، در راستای فعالیتهای خود در زمینهی برگزاری دورههای آموزشی و انجام امور پژوهشی و تحقیقاتی در حوزه بازارهای مالی، از ابتدای تاسیس خود تاکنون حامی انتشار و ترویج کتب، گزارشها و محتواهای آموزشی و پژوهشی بوده است. ارتباط بین مولفین و مترجمین فعال در حوزههای مختلف مالی با ناشران برتر کشور برای تولید و ترویج محتواهای ارزشمند، از اهداف این مرکز به جهت ارتقا سطح شناخت و دانش فعالان بازار مالی ایران است.
با توجهبه اینکه در كشورهاي مختلف جهان با رشدِ تعداد و اندازهی نهادهای تأمین مالی كه كاملاً منطق بر اصول شریعت جهت تسهیل مبادلات پولی و مالی فعاليت ميكنند، روبهرو هستیم در اینسو با کمبود منابع آموزشی برای فعالان بخشهای مختلف اقتصادی و صاحبان کسب و کار کشور در این حوزه در روبهرو بودیم.
به همین جهت کتاب پیشرو که با عنوان «بانکداری اسلامی نوین، محصولات و فرایندها»، توسط انتشارات وایلی و ناتالی شون در چهارده فصل نگاشته شده است، به دست مترجمین توانای این کتاب جناب آقای دکتر شهرام رئیسی دهکردی و آقای دکتر ناصر شاهباز ترجمه و در دسترس پژوهشگران و علاقهمندان حوزهی مالی اسلامی جهت شناخت بهتر نظام مالی اسلامی حاکم بر جهان قرار گرفته است.
علاقهمندان میتوانند از طریق لینک زیر به این کتاب دسترسی داشته باشند:
http://www.ifc.ir/modern-islamic-banking
شهرام رئیسی دهکردی، دانشآموختهی دکترای اقتصاد گرایش بخش عمومی و شهری و منطقهای از دانشگاه اصفهان است. آنچه در مصاحبه پیش روی میخوانید بخشی از تجربه او در ترجمه کتاب «بانکداری اسلامی نوین، محصولات و فرایندها» است که به تازگی و با کمک مرکز مالی ایران منتشر شده است.
با توجه به اینکه شما دانشآموختهی رشته اقتصاد در مقطع دکترا هستید و از موارد پژوهشی و آموزشیای که انجام دادید، به خوبی برمیآید که به موضوع بانکداری علاقهمندید، جز علاقه چه چیزی باعث انتخاب این کتاب برای ترجمه شد؟
واقعیت قضیه این است که علاوه بر تحصیلات آکادمیک در رشته علوم اقتصادی من سابقه فعالیت در نظام بانکی ایران در بانک ملی ایران را از سال 1380 دارم و پدرم نیز بازنشسته همین بانک می باشد و این ترکیب دلیل اصلی علاقه من به بانکداری را تشکیل داده است. من پیش از این کتاب نیز کتاب دیگری را با عنوان اصول بانکداری اسلامی تالیف کردهام. که همه این موارد در کنار خود عنوان کتاب و محتوای آن باعث انتخاب کتاب شد.
آیا در این زمینه احساس نیازی میشده است؟
قطعا در حوزه ی بانکداری اسلامی بالاخص ساختارهایی که مرتبط با نظام های کاربردی بانکداری اسلامی در سایر کشورها و ساختارهای موجود در این کشورها نوعی خلاء در کشور ما وجود دارد که این کتاب در این مسسیر انتخاب و ترجمه شد.
آن نیاز چه بوده است؟
ضرورت تبیین و توجه به رویههای بینالمللی استفاده از ابزارهای تامین مالی اسلامی در عرصهی بینالمللی و در کشورهای اسلامی و غیر اسلامی که از این ابزارها استفاده می نمایند.
با ترجمه و نشر این کتاب فکر میکنید چه مقدار از این نیاز برطرف شده باشد؟
به هرحال هر تلاشی می تواند بخشی از شکاف احتمالی و موجود بین دانش و تخصص و همچنین رویه ها و فرایندهای موجود در بانکداری رایج در کشور ما با بانکداری رایج تحت عنوان بانکداری اسلامی در سایر کشورها و نهادهای مالی اسلامی را کم کند.
ترجمه این کتاب با چه سختیهایی رو به رو بوده است؟
مهمترین چالش در ترجمه این کتاب، به مفهومسازی منطقی و علمی با رعایت وفاداری به متن بالاخص در فصل دوم که مربوط به رویههای تاریخی و محدودیتهای تاریخی بهره در دیدگاههای مختلف بود؛ بازمیگردد.
در ترجمه لغات و اصطلاحات با چه مشکلاتی مواجه شدید و چگونه آن را رفع کردید؟
برخی از واژه ها بعضا دارای زمینه های شناخته شده و رایج و دارای کارکرد مشابه در نظام مالی ایران نبودند که این در نوع خود باعث شد تا با استفاده از منابع دیگر و بعضا مطالعهی مطالعات جانبی این مشکل حل شود که همه ی این موارد در پایین نویس صفحات کتاب برای توضیح بیشتر ارائه شده است.
آیا در ترجمه کتاب مجبور به واژهسازی هم بودید؟
جز در یکی دومورد این اتفاق نیفتاد.
شیوه ترجمه شما به صورت آزاد بوده است یا ترجمه لغت به لغت؟
برای این که به مطالب متن اصلی وفادار بمانم سعی کردم که از ترجمه آزاد و یا تفسیر به رای خودداری کنم.
تا چه میزان در ترجمه، مخاطب محور عمل کردهاید و ان را بومیسازی کردهاید؟
در بخشهایی از کتاب به رویههایی پرداخته شده است که نمونهی عملیاتی آنها در نظام تامین مالی ایران وجود نداشته یا رویههای متفاوتی دنبال شده است. در این موارد سعی کردم تا متن را ترجمه کنم و نکات توضیحی را برای مخاطب در پانویس ها بیان نمایم.
آیا توضیحات و پاورقیهایی که در ترجمه آورده شده است را میتوان مصداقی برای بومیسازی کتاب به حساب آورد؟
دقیقا همینطور است.
چه میزان با سبک و شیوه نوشتار مولف از قبل آشنایی داشتهاید؟
اصلا تا قبل از ترجمه کتاب اطلاعاتی از نویسنده نداشتم. مسالهی اصلی برای من محتوای مربوط به ابزارهای تامین مالی بیان شده در کتاب بود که برایم جالب توجه بود. البته نویسنده هم سابقه بسیار قابل توجهی در نهادهای مالی اسلامی داشت و همین موضوع به نظرم باعث شده بود که در متن اصلی به خوبی موارد را تشریح کند.
اگر قرار بود مبحثی را به عناوین کتاب که در نگاه اول بسیار کامل هم به نظر میرسد اضافه کنید، چه بود؟
همانطور که خود شما هم اشاره فرمودید با نگاهی به فهرست مطالب کتاب مشخص میشود که پوشش مطالب کتاب تقریبا در حوزه بانکداری اسلامی بسیار مناسب است و این پوشش حتی در بسیاری قسمتها موارد بسیار جزیی را هم پوشش داده است. اما به نظرم در فصول آخر و مشخصا فصل پانزدهم به تعبیر من در بحث رویههای ارزشگذاری بانکها و روشهای ارزشگذاری شاید بتوان فصلی را در باب توضیح بیشتر عملیات روشهای ارزشگذاری بیان نمود.
با توجه به اینکه خود شما در این حوزه تخصص دارید، تا چه میزان قوانین مالی اسلامی در ایران را منطیق با سایر کشورهای اسلامی میدانید؟
واقعیت این است که همانطور که در متن کتاب هم به کرات اشاره شده دیدگاههای فقهی و بعضا متاثر از مذاهب گوناگون در دین اسلام باعث شده تا تفاوتهایی در تحوه استفاده از ابزارهای مالی و پذیرش آنها ایجاد شود. اما به نظر میرسد در سالهای اخیر با رویکردی که در کشور ایجاد شده است و تلاشهایی که بعضی از اشخاص و موسسات تخصصی دنبال کردهاند؛ برخی از ابزارها به مجموعه ابزارهای تامین مالی نظام بانکداری اضافه شدهاند که به عنوان مثال میتوان به عقد مرابحه اشاره نمود. بنابراین راه برای استفاده از سایر رویهها و تطبیق آنها با مبانی فقهی شیعه وجود دارد.
تفاوتها و شباهتهای این قوانین در چه چیزهایی است و بیشتر خود را در کجا نشان میدهد؟
مهمترین موضوع به تطبیق ابزارها با رویههای فقهی بازمیگردد .
استفاده از ابزارهای مالی اسلامی از چه سالی در ایران مورد استفاده قرارگرفت و چه تغییراتی در جایگاه بینالمللی ما را موجب شده است؟
سابقهی استفاده از ابزارهای تامین مالی اسلامی در کشور همزمان با استقرار قانون بانکداری بدون ربا در کشور در سال 63 بازمیگردد. این موضوع اگرچه دارای تاثیراتی بوده است اما دلیلی بر ایجاد تغییر در جایگاه بانکداری ایران در عرصه بینالمللی به خودی خود نبوده است. به نظر من و از طرف دیگر، نتایج بعضا برونزا و نوع ساختار بانکداری در ایران، رویههای ثبت حسابها و فاصله گرفتن از استانداردهای بین المللی در بانکها، خصوصا «مقررات بال» باعث شده تا فاصله بانکداری کشور با نظام بینالمللی افزایش یابد. امروزه بسیاری از بانکهای اسلامی با استفاده از همین ابزارها و مشابه با آنها در دنیا توانستهاند ساختارهای خود را با استانداردهای بین المللی هماهنگ نمایند و لذا مساله در نوع ساختارهای بانکداری اسلامی نهفته نیست بلکه به رعایت استانداردهای نظارتی بینالمللی وابسته است.
میزان استفاده از این ابزارها در طول زمان چگونه بوده است؟
بازارهای تامین مالی اسلامی در طول دوره گذشته اگرچه با تنوع فراوانی از نظر عنوان روبهر بوده، اما بر اساس آمارهای موجود تنها دو یا سه عقد بالاترین میزان سهم را در بین تمام عقود به خود اختصاص دادهاند. این مساله نشان میدهد که نظام بانکداری تلاش کرده است تا بر اساس رویههای تثبیت شده به تقاضای مشتریان خود پاسخ دهد. به عنوان مثال فروش اقساطی به عنوان ابزاری در ذیل عقود مبادلاتی از یک طرف و مشارکت مدنی و مضاربه هم به عنوان عقدی در ذیل گروه مشارکتی بالاترین سهم را در بین کل انواع عقود موجود در نظام بانکداری به خود اختصاص دادهاند.
استفاده از ابزارهای مالی اسلامی تا چه اندازه میتواند به حل مشکلات بانکی کمک کند؟
مطمئنا تعدد وجود ابزارهایی که بتواند انواع تقاضا برای تامین مالی را پوشش دهد؛ میتواند به پویایی نظام بانکی کمک کند. تجریه حرکت به سمت استفاده از ابزارهای نوین تامین مالی مانند مرابحه را مثال می زنم که امروز به عنوان یک عقد توانسته است در رفع بسیاری از مسایل که قبلا نظام بانکی با آن روبهرو بود؛ کارساز باشد. مثلا نیازهای برخی مشتریان و محدودیتهای موجود در بازارهای تامین مالی بانک باعث میشد تا مشتریان مجبور شوند به سمت اعلام و ارائه فاکتورهای غیرواقعی حرکت کنند که آسیبهای دیگری را به دنبال داشت. باید از ابزارهایی استفاده کنیم که ضمن فراهم نمودن امکان تامین مالی، اصول شریعت نیز در آنها رعایت شود.
استفاده از ایزارهای مالی اسلامی منحصر به کشورهای اسلامی نیست، از این ابزارها کشورهای غیر اسلامی نیز استفاده میکنند؛ رایج بودن این ابزارها در ایران تا چه حد است؟
کلیت موضوع تا حد زیادی دارای شباهت است. اصالت تامین مالی اسلامی بر رعایت اصول شریعت اسلام و اجتناب از تامین مالی فعالیتهای حرام از یک طرف و تاکید بر مشارکت در طرف دیگر است. در همین کتاب شما میتوانید رویههایی مانند مشارکت و مرابحه و مضاربه را جستجو کنید که همین الان هم در ایران مورد استفاده قرار میگیرند.
چالشهای استفاده از این ابزار در ایران چیست؟
هر نوع شرایطی که باعث شود مشتری در مواجهه با بانک مجبور به اعلام های غیر واقعی شود میتواند به عنوان چالش تلقی شود.
تجربه همکاری شما با مرکز مالی ایران و انتشارات وایلی در ایران به چه صورت بود؟
تجربه ی بسیار منحصر به فردی برای من بود که همه فرایند بر اساس یک رابطهی دوستانه و در عین حال ساختارمند دنبال شد. لازم است تا در این جا از مدیران مرکز مالی ایران و انتشارات آن تشکر نمایم.
ضمن تشکر از همراهی شما، آیا اثر دیگری برای ترجمه در دست دارید؟
یکی از گرایشهای من در مقطع دکتری اقتصاد شهری و منطقهای بود که کتاب اقتصاد شهری و منطقهای نوین را در سال 94 ترجمه کردم و در ماههای آتی نیزکتابی با موضوع توسعه اقتصادی در روستاها با همکاری معاونت اقتصادی وزارت اقتصاد منتشر خواهد شد.
ارسال نظر