نویسنده: دکتر طیبه نسرین دوست
کوچینگ (Coaching) که میتوان آن را مربیگری ترجمه کرد، به معنای آزاد کردن توانمندیهای بالقوهی انسانها است.
کوچینگ زمانی اتفاق میافتد که یک فرد از یک مربی یا یک شخص حرفهای آموزشدیده در یک فرآیند خودشناسی و درک بهتر از خود، کمک میگیرد.
کوچ (Coach) یا مربی به فرد کمک میکند تا نقاط قوت خود را شناسایی کرده و اهدافی برای خود تعیین کند. با همکاری کوچ و شخص، مهارتها و رفتارهای مورد نیاز برای پیشرفت در جهت دستیابی به اهدافشان تمرین و تقویت میشوند. کوچ به جای آموختن به افراد به آنها کمک میکند خودشان یاد بگیرند.
به عبارت دیگر با توجه به تنوع افکار، احساسات، باورها و رفتارهای انسانها که هر یک به نوبه خود منحصر بفرد هستند، کوچینگ روشی است که برای رسیدن به اهداف هر یک از آحاد جامعه و یا هر یک از آحاد سازمانها، ارتقای عملکرد، شناسایی و رشد و پرورش استعدادها و مهارتها، بهبود کیفیت در زندگی، کار و تحصیل از درون خود فرد یا سازمان به راه حلها دست مییابد.
کوچینگ، یک همکاری و مشارکت بین کوچ و مراجعه کننده است؛ که در طی آن، مراجعه کننده با استفاده ازتفکر عمیق و خلاقیت خود، تواناییهای شخصی و حرفهای خود را افزایش میدهد.
بوت کمپ پایتون در دنیای مالی
کوچ (Coach) کیست؟
کوچها افرادی هستند که هرگز شما را نصیحت و یا قضاوت نمیکنند و به شما راهکار ارائه نمیدهند، بلکه آنها از درون سیستم وجودی خودتان، به شما کمک میکنند که به آگاهی برسید و مسائل را خودتان کشف کنید و یاد بگیرید و به نتیجه مطلوب خودتان برسید.
به عبارت دیگر مهمترین کار کوچ این است که مراجعه کننده را از مرزهای باور خودش رد میکند تا فرد بتواند به هدف خود برسد. به عبارت دیگر کوچ با چراغی که در این راه روشن میکند فرد و یا سازمان بهترین مسیر برای رسیدن به اهداف و خواستههای خود را طی مینماید.
واژه کوچ (Coach) بیانگرآن است که ضمن آن که یک کوچ باید درصدد رفع مسائل و مشکلات درونی خود بوده باشد، همچنین باید دید باز و بدون قضاوت، با دقت و هوشیاری و با داشتن تمرکز و انعطاف پذیری نسبت به مراجعه کننده و یا به اصطلاح کوچی (Coachee) داشته باشد.
کاربرد کوچینگ در بازارهای مالی چیست؟
افراد یا سازمانها از طریق کوچینگ قادر به یافتن راهحلهای خود و توسعه مهارتها و تغییر نگرشهای خود هستند و اغلب کوچها را برای توسعه فردی، سازمانی یا حرفهای خود استخدام میکنند.
بنابراین افراد با استفاده از توسعه فردی و مهارتی و تغییر نگرش با استفاده از آموزههای کوچینگ میتوانند، مدیر کوچ و یا کوچهایی در کنار مدیران مالی در بازارهای مالی باشند تا باعث ارتقای عملکرد عملیات مالی در سازمانهای مالی و به طور کلی در بازارهای مالی باشند.
تفاوت کوچینگ با سایر راهنماها چیست؟
کوچینگ، روانشناسی نیست! در روانشناسی، تمرکز بر درمان انواع مشکلات روانی و اختلال شخصیتی است اما کوچینگ یک فرایند درمانی نیست، بلکه یک فرآیند ارتقای کیفیت و تحول است.
کوچینگ، مشاوره دادن نیست! مشاور معمولاً فردی است که خارج از حوزه تخصصی خود، فراتر نمیرود و بیشتر به ارائه راه حل و رفع مشکل میپردازد. کوچ از رویکرد جامعتری استفاده میکند. مثلاً موقعیت مورد نظر را به همراه مراجعه کننده بررسی کرده و همراه او و با توجه به روحیات و خواستهها و دانش و تخصص مراجعه کننده حرکت میکند.
کوچینگ، منتورینگ (Mentoring) نیست! منتورها تجارب بیشتری نسبت به مراجعه کنندهها دارند. منتور علاوه بر نقش مشاور، دانش، تجربه و تخصص خود را نیز برای مراجعه کننده به کار میبرند، اما کوچ لزومی ندارد که متخصص و کارشناس موضوعی باشد.